کلبه ی عشق
کاش میشد زندگی همیشه با هم بودن بود من در این دلواپسی ها نشسته ام تنها.... می خواهم با تو سخن بگویم.... می خواهم باز چهره ات را با همان لبخند کودکانه ببینم... می خواهم هر چه انتهایش به اسم تو و یاد تو ختم می شود... شعر هایم ناتمام ماندند...اسیر دلتنگی شدم من... و خواب مرا به رویای با تو بودن می رساند... کاش خیابان های شلوغ سهم ما نبود... اما..غصه ای نخواهم خورد...اشکهایم را برای شانه های تو ذخیره خواهم کرد... حرف های ناتمامم را به روی دیوار قلبم حک می کنم و با دیدنت همه را تکمیل می کنم... پاییز از راه می رسد و ما دوباره به بودن و رسیدن به انتهای جاده ی سرنوشت می اندیشیم... برای تو می نویسم که بونت بهار و نبودنت خزانی سرد است . تویی که تصور حضورت سینه ی بی رنگ کاغذم را نقش سرخ عشق می زند . در کویر قلبم از تو برای تو می نویسم ای کاش در طلوع چشمان تو زندگی می کرد . تا مثل باران هر صبح برایت شعری می سرودم . آنگاه زمان را در گوشه ای جا می گذاشتم و به شوق تو اشک می شدم . و بر صورت مه آلودت می لغزیدم . ای کاش باد بودم و همه عصر را در عبور می گذراندم تا شاید جاده ای دور هنوز بوی خوب پیراهنت را وقتی از آن می گذشتی در خود داشته باشد که مرهمی شود برای دلتنگی هام....... از نگاه همیشه منتظرم ازبوسه های نشکفته ام بی تو گفتن وبی تو خواندن بنویسم برایت از معنای زندگی من زندگی را در خروش چشمان نیلگونت معنا می کنم زندگی یعنی عشق با عرض سلام خدمت تمام دوستانی که میان به کلبه ی عشق من سر میزنن و منو با نظر های قشنگشون خوشحال میکنن مخصوصا خواهرم(شقایق)و.......کلا همه جوره ازتون ممنونم و امیدوارم که بتونم براتون جبران کنم. امشب شب اول ماه رمضان البته امروز هم بعضیا روزه گرفتن ولی یوم الشک بوده.!!و کلا از امشب شروع میشه اومدم تا هم ازتون تشکر کنم هم بگم که اگه روزه گرفتید ما رو یادتون نره دعا کنید البته برا همه دعا کنید اگه عاشقید برا عشقتونم دعا کنید دعا کنید که بهش برسد برا بقیه عاشقام دعا کنید که به عشقشون برسند درضمن برا خوشبختی و سفید بختیه خودتونو بقیم دعا کنید. خب دیگه زیاد حرف نمیزنم. همتون به خدای مهربون میسپارم راستی نگران نباشید منم براتون دعا میکنم. همتونو دوست دارم. و همینجا برای همتون دعا میکنم به عشقتون برسید و خوشبخت بشید و موفق باشید. به امید دیدار. خداحافظ.
در کنار هم ، با هم ، میساختیم رویای شیرینی که همیشه در سر داشتیم
تو میگفتی از آرزوهایت ، من مینشستم به پای حرفهایت
حس همیشگی من ، همان احساس قلبی تو است
لحظه های ناب من در اعماق قلب مهربان تو است
ساده تر مینویسم ، ساده تر حرف دلم را به تو میگویم تا لحظه هایمان نیز صاف و ساده بگذرد
بیش از هر چیز بودنت مرا آرام میکند، وقتی نگاهم میکنی چشمهایت مرا خوشحال میکند
کاش میشد زندگی همیشه اینگونه بود، نه درد دوری ، نه بی قراری و انتظار
هر زمان نیستی در کنارم، به شنیدن صدایت نیز قانعم، اگر روزی نشنوم صدای گرمت را،احساس بودنت در قلبم همیشه می تابد
می تابد و لحظه هایم را گرم میکند، گاهی دستانم هوس موهای نرمت را میکند
تا تو را نوازش کنم ، تا از قلبت خواهش کنم ، که همیشه با من بماند
بماند و بخواند آواز همیشه ماندن را
کاش میشد زندگی همیشه با هم بودن بود
کاش میشد در کنار هم ، با هم ،به سادگی میگذشتیم از پلهای انتظار…
من و تو با هم یکی شده ایم ، من و تو دو عاشقی شده ایم که به زندگی خواهیم گفت همیشه با همیم!
می توانی تو بیا سر این قصه بگیر و بنویس
این قلم ؛ این کاغذ ؛ اینهمه مورد خوب
راستش می دانی طاقت کاغذ من طاق شده . . .
پیکر نازک تنها قلمم ؛ زیر آوار غم و درد دگر خرد شده
می توانی تو بیا سر این قصه بگیر و بنویس . . .
می توانی تو از این دنیای وحشی بنویس
من دگر خسته شدم . . .
راست گفتند می شود زیبا دید؛ می شود آبی ماند
اما ... تو بگو...... گل پرپر شده زیباییست؟؟؟!!! رنگ مرگ ِ عشق آبیست؟
می توانی تو بیا؛ این قلم ؛ این کاغذ
بنشین گوشه دنجی و از این شب بنویس
بنویس از کمر بید شکسته ؛ و یک پنجره ساکت و بسته
هر چه می خواهی از این صحنه به تصویر بکش . . .
صحنه ئ پیچش یک پیچک زشت
جراتش را داری که ببینی قلمت می شکند؟
کاغذت می سوزد؟
من دگر خسته شدم . می توانی تو بیا
این قلم؛ این کاغذ ؛ اینهمه مورد خوب
من دگر خسته ام از این تب و تاب .
از چشمان بارانیم
بنو یسم برایت از ترسم
ترس از بی تو ماندن وبی تو رفتن
بنویسم برایت از نغمه های شبانه غم
در گنج عزلت تنهایی ام
از اینکه من زندگی را در کنار تو بودن معنا می کنم
زندگی را برای تو سرودن معنا می کنم
من زندگی را در آغوش تو بودن معنا می کنم
معنای زندگی معنای بوسه های آتشین عشق است
قالب وبلاگ :: :: کدهای جاوا |