سفارش تبلیغ
صبا ویژن


کلبه ی عشق

برای تو می نویسم که بونت بهار و نبودنت خزانی سرد است .

تویی که تصور حضورت سینه ی بی رنگ کاغذم را نقش سرخ عشق می زند .

در کویر قلبم از تو برای تو می نویسم

ای کاش در طلوع چشمان تو زندگی می کرد .

تا مثل باران هر صبح برایت شعری می سرودم .

آنگاه زمان را در گوشه ای جا می گذاشتم و به شوق تو اشک می شدم .

و بر صورت مه آلودت می لغزیدم .

ای کاش باد بودم و همه عصر را در عبور می گذراندم

تا شاید جاده ای دور هنوز بوی خوب پیراهنت

را وقتی از آن می گذشتی در خود داشته باشد

که مرهمی شود برای دلتنگی هام.......


نوشته شده در چهارشنبه 90/5/12| ساعت 5:37 عصر| توسط سمیرا| نظرات ( ) |


قالب وبلاگ :: :: کدهای جاوا



مال ای اس - جراحی بینی - دست نویس | راکت - تعمیرگاه خودرو - رادیو - ماه موزیک